اواخر دوره ادو در ژاپن یک رغیب به نام توشو مامیا برای او پیدا شد که با ارتکاب به جنایاتی مثل قتل و تجاوز به عنف قصد آزار و اذیت دیگران را داشت که درگیری بزرگی بین آنان ایجاد می شود که تصمیم به ترور نارسوگو ماستوداریا میگیرد…

شیبا سامورائی سرگردان،با گروهی از دهقانانی که به امید کم کردن مالیات دختر ارباب دیکتاتور خود را ربوده اند برخود می کند.شیبا به آنها پیوسته و دو سامورائی خائن از گارد حاکم به نامهای ساکورا و کیکیو به او می پیوندند.آن سه قانونشکن خود را در میان مبارزه ای بر سر مرگ و زندگی می بینند...

در میانه قرن نوزدهم،”یاشیرو” از دوستان سامورایی خود “مونزو” و “سامون” خداحافظی کرده و گروه خود را ترک می کند تا شغلی مهم در دولت به دست گیرد…

گروهی آدمکش منتظر هستند تا لردی قدرتمند که نزدیک به سیصد سال بر ژاپن حکومت کرده را به قتل برسانند. آنها به خائنی در میان خود مشکوک شده و در نهایت به “نیرو”، یک سامورائی بدون ارباب می رسند و…

یک سامورائی به احساس گناهش در قتل عام یک روستای کوچک چیره می شود. اکنون به عنوان یک رونین او از نقشه گروه سابقش برای اجرای این نقشه در روستایی دیگر باخبر شده و تصمیم می گیرد آنها را متوقف سازد ...

قصه زیبای شجاعت و افتخار و سختی در مورد سامورایی است که قصد دارد انتقام خود را از یک حاکم فئودالیست ظالم که تمام زندگیش را نابود کرده بگیرد ...

قرن 19 میلادی. یک سامورایی رده پایین، از معشوقه ی قدیمی اش که به تازگی از شوهر ظالمش جدا شده، محافظت می کند...

During a downpour, a generous ronin and his supporting wife are stranded at a country inn. The ronin comes to the attention of a lord who wants to hire him as an instructor for his men, who treat the ronin with disrespect.

The lord of the Oshi fief is killed by his trespassing neighbor, Nariatsu. But when the Oshi clan is blamed for the incident, eleven of their best warriors decide to trade their lives for justice.

پس از سپری کردن سالها در سفر و به وجود آوردن شهرت به عنوان بزرگترین سامورایی ژاپن، تاکزو به کیوتو بازمی گردد. اوستو منتظرش است اما او برای به چالش کشیدن کندو رهبر بهترین آموزشگاه منطقه بازگشته است. برای اثبات شجاعت و مهارت خود او عمدا پا در کمپینی که توسط هوادارن آموزشگاه ترتیب داده شده است می گذارد و...

A samurai travels to Edo with his two servants. On their way, they meet many people and encounter great injustice.

تاکزو با نزدیکترین دوستش ماتاهاچی دهکده خود را ترک میکنند تا به ارتشی که برای جنگ رهسپار شده بپیوندند. بعد از اینکه در جنگ شکست میخورند، در خانه بیوه زنی به دنبال پناهگاه میگردند. بیوه زن (اوکو) ماتاهاچی را که نامزدیش را با اوتسو فراموش کرده اغوا میکند. ماتاهاچی به همراه زن و دخترش(آکمی) راهی کیوتو میشوند و تاکزو به روستایش بر میگردد. خانواده ماتاهاچی حرفهای تاکزو را باور نمیکنند …