پرتره ای از مردم ، نقص و ویژگی های ناپل در شش پرچم مختلف را به نمایش گذاشته است...

اواخر سال 1930،ایتالیا."فینزی کونتینی" خانواده ای ثروتمند،اشرافی و یهودی هستند.فرزندان آنها "میکول" و "آلبرتو" دوستان خود را برای برگزاری مسابقات تنیس و مهمانی در ویلای خانوادگی شان جمع می کنند.در بین دوستان "جورجیو" یک یهودی از طبقه متوسط حضور دارد که عاشق "میکول" می شود و...

"جولیا" یک طراح مد مطلقه و آمریکایی،به دلیل ابتلا به یک بیماری لاعلاج در حال مرگ است.او که تنها ده روز وقت دارد وقت خود را صرف زندگی در ویلایی در ایتالیا و تماشای تلویزیون می کند.او مصاحبه ای با یک مهندس ایتالیایی به نام "والریو" که کیسه های هوا برای خودروها طراحی می کند می بیند.او چهره اش را شناخته و او را به ویلای خود دعوت می کند...

In Naples, a voice from the skies announces one morning that the final judgment will be at 6 p.m. on that day. What follows is a series of vignettes depicting various people's reactions (or lack there of) to the announcement.

Clara, diagnosed with tuberculosis, is treated in a sanatorium in the Alps where she can finally take a break from her miserable life.

یکی از جنایتکاران جنگی آلمان در خانه دورافتاده پدر ثروتمند خود که تصور می کند جنگ پس از بیست سال هنوز ادامه دارد زندگی می کند.اما هیچ نیرنگی تا همیشه پایدار نمی ماند و...

During the economic boom of Italy a man tries desperately to maintain a high standard of living for his family.

  استان در سه قسمت مختلف دنبال میشه، داستان اول : زنی که به جرم فروش غیرقانونی سیگار جریمه شده و چون پولش رو نداره باید بره زندان ولی…. داستان دوم : زن ثروتمندی که با وجود داشتن شوهر با مرد دیگری قرار میذاره و…. داستان سوم : رابطه شِبه عاشقانه یک مرد با …

دو پسر بچه در رم پس از جنگ ، پس انداز می کنند تا یک اسب بخرند ، اما مشارکت آنها در نقش یک آدم دزد در یک سرقت ، آنها را در زندان نوجوانان سوق می دهد. این تجربه لطمه سنگینی بر دوستی آنها می زند...