زندگی عاشقانه دو برادر ، میکی و فرانسیس ، هنگامی که فرانسیس همسرش را با دوست دختر سابق میکی می بیند در حالی که میکی به طور ناخواسته ای با یک غریبه ازدواج می کند.

یک تاجر ثروتمند(دلین مک‌درموت) به اشتباه فکر میکند که همکار جدیدش (متیو پری) همجنس‌گرا است ، برای همین از اون میخواد تا مواظب معشوقه‌اش ( کمپیل نی‌و) باشد ، ولی "اسکار نواک" که همجنس‌‌گرا نیست شدیداً عاشق "امی" (کمپیل نی‌و) میشود...

A pregnant teen and her younger sister run away from foster homes and kidnap a woman whom they believe can help with the pregnancy.

یک معلم کودکستان چهل ساله برای تغییر حال و هوای زندگی اش تصمیم می گیرد رابطه عاشقانه جدیدی را آغاز کند…

یک زوج طلاق گرفته ( رابرت دنیرو و دایان کیتن ) برای عروسی پسرشان در جمع مهمانان وانمود می کنند که هنوز زن و شوهر هستند و با هم رابطه ی خوبی دارند...

داستان دختري كه وقتي با آقاي رايت ملاقات مي كند مي فهمد كه مجبور است آداب معاشرت با ديگران را فرا بگيرد.

 ریچل یک وکیل با استعداد و موفق است که مدت هاست با دارسی دوست است و دوستان بسیار نزدیک و صمیمی برای یکدیگر به حساب می آیند تا اینکه ریچل با اتان آشنا می شود .مردی که به او علاقه مند می شود اما بعد از چند روز متوجه می شود که اتان نامزد دارسی است و حالا ریچل با مشکلات زیادی روبرو شده است.

داستان درباره یک خبرنگار ( Elizabeth Banks ) که در رویای گوینده ی خبر شدن است.بالاخره فرصتی برای او پیش میاید اما او در شب قبل مصاحبه شغلیش در مرکز LA بدون تلفن بدون پول و … گیر افتاده و تنها 8 ساعت فرصت داره…

فیت اعتقاد دارد دو نیمه گمشده می‌توانند به هم برسند. او بر روی یک تخته، نام نیمه گمشده خود را پیدا می‌کند، D-A-M-O-N B-R-A-D-L-E-Y. بعدها در یک کارناوال، یک پیشگو نیز نام دیمون بردلی را از گوی شیشه‌ای‌اش به او می‌گوید و فیت به‌طور کامل به این مسئله اعتقاد پیدا میکند...

 چهار دوست در حال فارغ التحصیل شدن از کالج هستند و یکی شان – «لیلینا»(رایدر) – فیلمی ویدئویی درباره ی افکار آنان درباره ی آینده می سازد. «لیلینا» با «مایک» (استیلر)، مدیر اجرایی تهیه ی برنامه های ویدئویی برای یک شبکه ی تلویزیونی جنجالی آشنا می شود که فیلم «لیلینا» را برای مسئولان تلویزیون نشان می دهد و توجه آنان را جلب می کند…

"هریس کی تله میکر" مجری برنامه هواشناسی میباشد که به کمک یکی از تابلوهای سخنگوی بزرگراه تلاش می کند تا قلب یک روزنامه نگار انگلیسی را بدست آورد...