Terry McCaleb یک جراحی پیوند قلب داشته است . او یک بازپرس FBI است که دوباره به خدمت باز می گردد او متوجه می شود سرنخ تشخیص هویت قاتل سریالی آنالیز خون خودش است …

«لوتر ويتني» (ايست وود)، دزدي کارکشته وارد خانه ي «والتر سالي ون» ميلياردر (مارشال) مي شود. اما در خانه ي «سالي ون»، همسر او (هاردين) را با رئيس جمهور امريکا (هاکمن) سرگرم مي بيند. کمي بعد محافظان رئيس جمهور، «خانم سالي ون» را به قتل مي رسانند...

کارگردان نامدار هالیوودی، «جان ویلسن» (ایست وود) برای جلوی دوربین بردن فیلم جدیدش به کنگو می رود. مشکلات بسیاری بر سر ساخته شدن این فیلم به وجود می آید. اما پیش از همه خود «ویلسن» ظاهرا علاقه ای به فیلم سازی ندارد و تمام توجهش معطوف شکار یک فیل وحشی است.

:‌ «وس بلاک» (کلينت ايست وود) کارآگاه پليس نيو اورليانزي که همسرش او را به تازگي ترک کرده، با دو دختر کوچکش زندگي مي کند. او پليس خوبي است با يک نقطه ي تاريک در شخصيتش: علاقه به رابطه هاي غير طبيعي ...

Nick Pulovski (Clint Eastwood) is a cop, who is presently assigned to the auto theft division and who for the most part of his career has not done anything worthwhile. But when he discovers that a man named Strom (Raul Julia) is the brains behind a major car theft and chop shop ring, he sees this as his opportunity to do something. After his partner Powell (Hal Williams) is killed, the case is then transfered to homicide, so he is taken off the case. And he is assigned a new partner, David Ackerman (Charlie Sheen). a cop who has just recently been promoted to detective. But Pulovski feeling as if Strom is his, and decides to continue pursuing him, but Ackerman who tries to play by the rules is not sure what to do, and he is also a little afraid because of a childhood incident. Written by

 وقتی یک مهندس بازنشسته برای تعمیر ماهواره ای در فضا فراخوانده می شود،او اصرار می کند که همکاران قدیمی اش در سفر به فضا او را همراهی کنند...

دالاس کانتی، هالووین سال ۱۹۶۳. حول و حوش سفر مرگ «کندی» به تکزاس، یک زندانی فراری به نام «بوچ» (کاستنر)، پسر بچه ای به نام «فیلیپ» (لاودر) را به گروگان می گیرد. اما خیلی زود رابطه ای نزدیک میان این دو شکل می گیرد، اما این در حالی است که یک کلانتر پر افتخار (ایستوود) به همراه گروهش به دنبال این فراری هستند...

  «تام هایوی» (ایست وود)، گروهبان خشن نیروی دریایی است که سابقه ی جنگ در کره و ویتنام را دارد، اما حالا یک وصله ی ناجور به حساب می آید. در آستانه ی بازنشستگی او را موظف می کنند تا جوخه ای از سربازان جوان را تعلیم دهد. سرانجام همین جوخه مأموریت می یابد در عملیات گرانادا شرکت کند.

«فرانک هاريگن» (ايست وود)، مأمور مخفي کهنه کار آمريکايي، در حال تحقيق در باب تهديد احتمالي به جان رئيس جمهور امريکاست و خيلي زود مردي به نام «بوت» (مالکوويچ) با «هاريگن» تماس مي گيرد و مي گويد که خيال دارد رئيس جمهور را بکشد...

سن فرانسيسکو. «کارآگاه هري کالاهان» (ايست وود) که به خاطر روش هاي خشونت آميزش از کار برکنار شده، براي گذراندن «تعطيلات» به شهر کوچک سن پائولو فرستاده مي شود، در حالي که ظاهرا بايد پرونده ي قتل مردي را پي گيري کند...

دوران بحران بزرگ اقتصادی در امریکا. آوازخوانی محلی به نام «رد استووال» (کلینت ایست وود) که الکی شده، در مزرعه ی خواهرش «امی» (بلوم) زندگی می کند. پسر کوچک خانواده – «ویت» (کایل ایست وود) – شیفته ی دایی خود است. «رد» که می خواهد در آزمون سالانه ی گراند اولد اپری نشویل شرکت کند، به «ویت» می گوید که اگر بخواهد می تواند او را هم راهی کند.