In Baton Rouge, Louisiana, Taylor, her boyfriend David and their friends Brice and his girlfriend Naomi travel together on vacation to spend a couple of days with their friends Sharley and her boyfriend Howard in the house of his family. On the next day, they see a missile exploding near the house and soon they learn that the USA is under a biological terrorist attack. Out of the blue, a hostile dog comes to the real estate and they decide to lock the door and go sleep. On the next morning, the dog is still stalking them and Brice kills it with a baseball bat. David decides to take the dog to the CDC and he discovers that the locals have transformed in sort of zombies. The friends are attacked by these zombies and have to find a means to escape and survive the hordes of zombies. Will they survive? Written by Claudio Carvalho, Rio de Janeiro, Brazil

پدری در یک نبرد آخر زمانی زامبی ها باید دخترش را نجات دهد .

گروهی از کارمندان فروشگاه اسباب بازی باید از یکدیگر در برابر انبوهی از خریداران آلوده به انگل محافظت کنند...

چیس و لِین به فستیوال" Horror Hound" می روند، جایی که لین شروع به تجربه پیشگویی های غیرقابل توضیح و چشم اندازهای نگران کننده مرتبط با گذشته شهر به ویژه افسانه محلی کریپر می کند...

هنگامی که دوست برنامه‌نویس‎شان به طور تصادفی سیگنال مرموزی را به جایی ناشناخته می‌فرستد، گروهی دانشجوی ماجراجو دور هم جمع می‌شوند تا از تسخیر شهرشان توسط نیرویی ترسناک جلوگیری کنند و

  چند هفته ی پیش ماریبث و خانواده اش در یک گردش جنگلی گرفتار یک قاتل روانی به نام ویکتور کراولی شدند و تمام افرد خانواده به طرز فجیعی کشته شدند. اکنون ماری بث که تنها کسی است که توانسته است فرار کرده و جان خود را نجات دهد ، با گروهی از افراد مسلح بازگشته تا اجساد افراد خانواده اش را پیدا و ویکتور کراولی قاتل را نیز بکشد...

هنگامی که نیمه شب مسافران یک قطار توسط موجودی خوفناک مورد حمله قرار میگیرند، باید در کنار هم باشند و تلاش کنند تا صبح زنده بمانند...

  گروهی توریست که به یکی از مردابهای نیواورلئان رفته اند،در طبیعت گم شده و سرگردان می شوند.اما شبی که قرار بود برای آنها مملو از شادی و تفریح باشد تبدیل به کابوسی وحشتناک می شود...