N/A

گلسویز، یکی از خانواده های برجسته کاپادوکیه، پس از بازگشت پسر بزرگشان آتش از آمریکا گرد هم آمدند. آتش که پدرش را در سنین جوانی در یک حادثه رانندگی از دست داده بود، بدون سر تعظیم به اقتدار پدربزرگش اومر، خانه را ترک کرد و سال ها بعد به درخواست مادرش گلفم، همراه با برادرانش یامان و اوکان به خانه بازگشت. تا کسب و کار خانوادگی را از پدربزرگش به دست بگیرد و گسترش دهد. اکنون زمان اتحاد برای آتش، یامان و اوکان است. یامان پس از بازگشت برادرش تصمیم می گیرد از معشوقش فرای خواستگاری کند. در حالی که فرای و یامان برای ازدواج لحظه شماری می کنند و با به خطر انداختن همه چیز به عشق بزرگ خود اعتراف می کنند، یک تراژدی همه تعادل ها را به هم می زند. فرای و یامان در جاده های خطرناک پر از عشق، اشتیاق، انتقام و ظلم در شرف گم شدن هستند. از طرف دیگر، آتش، دشمنان جدیدی پیدا می کند و با تصمیمات رادیکالی که برای محافظت از همه کسانی که دوستشان دارد و خانواده اش، با برادرانش مقابله می کند...

The series will focus on the conflict between the two families and a great love that will flourish between this struggle.

افسون در روستایی در غازی عینتاب بعنوان متخصص پوست کار میکنه و همراه پدرش تو یه خونه باغ شاد و خوشبخت زندگی میکنه تا این که از مادرش پروین که 21 سال پیش اونا رو ترک کرده و دیگه هم خبری ازش نشده خبری میرسه. پروین که یه جراح معروف زیبایی در استانبوله، پسری به نام امیر رو به عنوان راننده اش دنبال دخترش میفرسته تا برای آخرین بار اونو ببینه. ولی وقتی به استانبول میره میبینه اینا همش دروغه ولی بعد از ماجراهایی اونجا موندگار میشه و زندگیش به کل عوض میشه…

هلیل ابراهیم که در جوانی پدرش را به خاطر خونخواهی از دست داده و به استانبول تبعید شده بود، 20 سال بعد به عنوان یک جوان خوش تیپ و قوی به زادگاهش در دریای سیاه باز می گردد. در اینجا او با یاسمین، دختر مورد علاقه اش ازدواج می کند و زندگی جدید خود را می سازد. اما اتفاقات این اجازه را نمی دهد. هلیل ابراهیم سفری انتقام‌جویانه را آغاز می‌کند و با ظاهر شدن زینپ از لتوها، زندگی او به کلی تغییر می‌کند.

When Sevgi Ersoy (Sevval Sam), a famous TV presenter, experiences a career downturn, she suddenly marries Fikret Alabey (Caner Cindoruk), one of the countrys leading businessmen. This unexpected marriage creates shockwaves for everyone. Both Sevgi and Fikret have previously had unhappy marriages. Wanting to start afresh, their dream of a second chance at love wont come easy. Their marriage means merging two very different families and living under the same roof proves to be more challenging than they anticipated. The union of these two opposed families will create significant problems, especially for their children who have to live in adjacent rooms: Taylan (Onur Seyit Yaran) and Selale (Derya Pinar Ak).

The earthquake in Demirkan Mansion that night shakes all the stones in Umay's life. For Umay, who has endured the cruelty of her husband Affan for years for her children, this event was the last straw. She takes her children and l...

Inci, the apple of her familys eye, is a scholarship student at Ulusözler College. She gets pregnant by Mert, her classmate, who is also the son of the owner of the school she attends. The lives of the two young people who are preparing for the university exam and running after their dreams change forever. The change in their childrens lives will also deeply affect their families. Incis mother, Seher, works as a janitor at the same school. In the world she has built with Selahattin, theyve struggled endlessly for their children. Their biggest dream is for their daughter Inci, who has always made them proud, to become a doctor. Turgut is the owner and director of Ulusözler College. His marriage to Aylin, whom he intimidates and scares, is like a project. Although Aylin remains a part of this project, she is ready to make any sacrifice for her children.

It is about the impossible love of the young people of the two families who have hostility among themselves.

سمت چپم داستان عشق سرّا، دختر جوانی که در اوج جوانی مجبور شده روی پاهای خودش بایسته و مسئولیت مراقبت از مادرش رو به دوش بکشه و سلیم، ولیعهد خانواده ی اشرافی کوتلوسای را به نمایش خواهد کشید. سرّا یک دانشجوی بسیار موفقه که از دانشگاهی که متعلق به خانواده ی سلیمه بورس گرفته و با جدیت تمام تحصیل میکند و در نقطه ی مقابل سلیم از روی مجبوریت به ادامه ی تحصیل ادامه میدهد…