They call him the Sniffer. He's the proud owner of an acute sense of smell, he knows things about you even you don't and would rather keep to yourself.

The sisters Eleanor and Marianne Dashwood try to find love and security in the 1800's. These two sisters coudn't be more different. Where Eleanor is calm and always acts proper Marianne is passionate and usally forgets herself.

 داستان این سریال در سال 1889 شهر لندن جریان دارد و اتفاقات بعد از قتل های “جک ریپر” را دنبال می کند. در شهر “وایت چپل” که ناحیه ای بر هم ریخته و پر هرج و مرج است که پلیس آن ملقب به “گروه اچ” سعی در حفظ نظم منطقه دارند و در این میان جریانات مرموز سلاخی چندین زن رخ می دهد...

یک کارآگاه زن در اواخر دهه 1920 در میان را ه‌ها و کلوپ‌های جاز ملبورن می‌چرخد و با تپانچه دسته‌ای مرواریدی‌ اش و شوخ طبعی اش با بی‌ عدالتی مبارزه می‌کند.

A boy from a remote Ural village, who grew up without a father in a large family, managed not only to survive the hardships of a wartime childhood and post-war devastation, but also to become at the origins of the creation of the Group A anti-terrorist unit, which would later become known as the Alpha Group.

??? ??? ?? ????? ???? ????? ????? ??????? ?? ??? ?? ??? ??????? ?? ??? ?????? ?? ??? ????? ???? ?????? ????? ??? ????????? ?? ???? ?????? ??...

Polina Lebedeva, daughter of the childless prince Alexei Petrovich Golovin, is the most enviable bride of the Yamburg district. During the ball in honor of her birthday, Alexei Petrovich dies of a heart attack. This grief is only ...

قاضي هيل به علت فشار نخست وزير براي تبرئه کردن متهمان يک پرونده به ميلتون مهاجرت مي کند. ميلتون يک شهر صنعتي است که کارخانه هاي پارچه بافي بزرگي در آن قرار دارد. صاحبان اين کارخانه ها علناً کارگرانشان را استثمار مي کنند. قاضي هيل دختري به نام مارگارت دارد. مارگارت در اولين برخورد با صاحبان يکي از کارخانه ها به نام آقاي تورنتون به عمق شقاوت او پي مي برد، اما آقاي تورنتون به او علاقه مند مي شود و سعي دارد که دير يا زود از خانم مارگارت خواستگاري کند. اما با توجه به جو پارچه بافي روابط آنها تيره تر مي شود...