داستان فیلم در مورد گروهی از جوانان می باشد که ناگهان در انباری متروکه و خالی از سکنه بیدار می شوند و کمی بعد متوجه می شوند که اشخاصی در سر آن ها دوربین های کوچکی وصل کرده اند که آن ها را مجبور کنند بازی کشنده ای را انحام دهند.

چهار نفر برای یک مطالعه تحقیقاتی روان‌شناختی ثبت‌نام می‌کنند تا متوجه شوند که اکنون تحت یک برنامه دولتی وحشیانه و طبقه‌بندی‌شده قرار دارند...

آیریس به امید آنکه بتواند برادر بیمارش را نجات دهد ، قبول می کند که در یک بازی مرگبار که توسط یک فرد روانی برگزار می شود ، شرکت کند. اما…

در این فیلم ترسناک روانشناسانه، سث در یک پناهگاه حیوانات مشغول به کار است و سال‌هاست بصورت پنهانی عاشق یک پیشخدمت به نام هالی شده است. پس‌از آن‌که بارها و بارها تلاش‌های سث برای جلب نظر هالی با شکست روبرو می‌شود، او تصمیم می‌گیرد هالی را در یکی از قفسه‌های محل کارش زندانی کند اما به زودی متوجه می‌شود هالی آن شخصی که به نظر می‌رسید نیست...

وقتی سه دوست تصمیم می‌گیرند بازی کتاب قرمز را بازی کنند، متوجه نمی‌شوند که شیطانی در خانه در انتظار نشسته است ...

مردی که از دست یک قاتل زنجیره ای شناخته شده فرار کرده است، فراخوانده می شود تا یک دختر بیگناه را از دست بمب گذار سریالی نجات دهد ...

باب راننده تاکسی و یک قاتل زنجیره ای است که قربانیان خود را در کنار همدستش از کنار خیابان های شهر پیدا میکند ...

یک شخصیت رسانه ای اجتماعی به همراه دوستان خود به مسکو سفر می کند تا محتوای جدیدی را برای VLOG موفق خود ثبت کند.

 داستان فیلم درباره ی یک پدر مهربان هست که برای تولد فرزندش ، یک لباس دلقکِ بسیار بامزه را خریداری می کند. اما او خبر ندارد که این لباس، توسط نیروهای مرموزی احاطه شده است...