وقتی جاناتان هارکر به قلعه دراکولا حمله می کند،او به شهری در نزدیکی سفر کرده و شروع به شکار خانواده نامزد هارکر می کند.تنها شخصی که می تواند در مقابل او قرار بگیرد،دکتر ون هلسینگ دوست قدیمی هارکر و شاگرد خوناشامها است که مصمم است دراکولا را هر طور که شده نابود سازد...

سال 1895، یک دانشمند انگلیسى به نام » جان بانینگ « ( کوشینگ ) پیکره‏ ى مومیایى‏ شده ‏ى » آنانکا «، شاهزاده خانمى از مصر باستان را به موزه ‏اى در لندن منتقل مى‏کند. » کاریس « ( لى ) دل‏باخته‏ ى قدیمى » آنانکا « که قرن‏ها پیش به جرم این عشق، زنده زنده مومیایى و در مقبره‏ ى » آنانکا « مدفون شده، در پى او و به قصد بازگرداندن و زنده کردنش به لندن مى‏رود.

Upon returning to his home village to continue his experimental research, the destitute Dr. Frankenstein revives his old creature, but a hypnotist wants the monster to control for himself.

 شکارچی خون‌ آشام‌ها، ون هلسینگ، به ترانسیلوانیا بازگشته تا یک خون آشام خوش تیپ و قیافه بنام بارون را نابود کند. او به دست معلم یک مدرسه بنام ماریان درست شده است…

After being reanimated, Baron Frankenstein transfers the soul of an executed young man into the body of his lover, prompting her to kill the men who wronged them.

وقتی “دراکولا” از قلعه خود رانده می شود نقشه انتقام از اسقفی که مراسمی برای ازدواج با دختری جوان را اجرا کرده می ریزد…

دو زوج که به اروپای شرقی سفر کرده اند بر خلاف هشدار مردم محلی تصمیم می گیرند از "کارلزباد" دیدار کنند. آنها که توسط راهنمایشان در خارج یک دهکده رها می شوند، به قلعه ای عجیب وارد شده و توسط مالک شیطانی قلعه پذیرایی می شوند و...

Baron Frankenstein works with a mental patient to reanimate the dead.

In the early twentieth century, a Gorgon takes human form and terrorizes a small European village by turning its citizens to stone.

Scientist Victor Frankenstein builds a man from spare body parts; the monster comes alive and wreaks havoc.