یک کارمند خشک و مقرراتی بعد از این که می فهمد که بیماری سرطان لاعلاج دارد سعی می کند معنی زندگی را درک کند ...

یک جنگجو که از شهر به بیرون رانده شده بود بعد از چندین سال بازمیگرد و میبیند که شهر توسط دو گروه اوباش اشغال شده است. حال او تصمیم میگیرد این دو گروه را بر علیه هم بشوراند تا شهر را دوباره آزاد کند…

ژاپن، سال ۱۶۳۰، پس از پايان جنگ‏هاى داخلى بسيارى از سامورايى‏ها بى‏كار شده‏اند. سامورايى جوانى ( ايواشيتا ) به اميد لطف، سراغ طايفه‏ى آيى مى‏ رود و وانمود مى ‏كند كه قصد هاراكيرى دارد. اما، برخلاف انتظار، او را مجبور به اين اقدام مى‏ كنند. پس از آن پدرخوانده ‏ى سامورايى ( ناكادايى ) كه دخترش را نيز به همسرى او در آورده، براى انتقام وارد عمل مى‏ شود.

ژاپن، اوايل قرن نوزدهم. »دکتر نايدي« (ميفونه)، مشهور به »ريش قرمز«، پزشک مسئول يک درمانگاه عمومي فقيرانه است. »دکتر نوبورو ياسوموتو« (کاياما)، پزشک يار جديد، به رغم نافرماني هاي اوليه اش از »ريش قرمز«، از جمله به خاطر افراط در نوش خواري و پوشش غير معمولش، سرانجام مي آموزد که يک پزشک خوب بايد فداکاري کند.

 ژاپن ، قرن یازدهم . یک هیزم‏شکن ( شیمورا ) ، یک راهب و یک مرد عامى ، از باران به خرابه‏ هاى دروازه‏ ى راشومون پناه می‏برند و راهب داستان محاکمه ‏اى را که شاهد بوده با سه روایت تعریف می‏کند …

 فرمانروای پیری به نفع سه پسرش کناره گیری می کند ، ولی دوتا از پسرها فاسد می شود و پسر دیگر علیه دو برادر فاسدش به پا می خیزد …

« سردار واشیزو » ( میفونه ) و دوستش ، « سردار میکى » ( چیاکى ) ، پس از پیروزى در جنگ ، در جنگل گم مى‏ شوند و جادوگرى را مى‏ بینند که پیش‏گویى مى‏ کند « واشیزو » به حکومت خواهد رسید ، اما ورثه‏ ى « میکى » جانشینش مى‏ شوند . خیلى زود « واشیزو » ابتدا پادشاه و بعد « میکى » را مى‏ کشد …

مردم فقیر یک دهکده که مدام توسط راهزن ها مورد هجوم قرار می گیرند، از یک سامورایی درخواست کمک می کنند. او 6 سامورایی دیگر را جمع می کند و آن ها به مردم دهکده می آموزند که چطور از خودشان دفاع کنند و در ازای آن، مردم روزانه سه وعده غذایی مختصر به آن ها می دهند. فیلم زمانی به اوج خود می رسد که 40 راهزن به دهکده حمله می کنند و ...

ژاپن، ميانه‏ى قرن نوزدهم. « سانجورو » ( ميفونه )، سامورايى سابق، تعدادى از جنگاوران جوان را تشويق مى‏كند تا عليه فساد موجود در شهرشان مبارزه كنند...…

دو کشاورز طماع از یک مرد و زن در برابر خطوط دشمن محافظت میکنند در حالی که از هویت اصلی همراهان خود بی خبرند...

شخصی کودکی را در آلمان به قتل می رساند. پلیس سخت در جستجوی اوست. این قتل ها وضعیت جنایتکاران دیگر را نیز به هم ریخته است و جنایتکاران محلی میخواهند به پلیس کمک کنند تا هرچه سریعتر قاتل دستگیر شود...

  ارتش روسیه مکشفی به حیات وحش یخ زده سیبری می فرستد،جائی که او با یک شکارچی آسیایی دوست می شود……