اجرای کنسرت مسیح از اندرو لوید وبر و تیم رایس ...

فیلم داستان کلود،مردی جوان که از اوکلوهاما به نیویورک می رود را روایت می کند.او با گروهی از هیپی ها که توسط برگر رهبری می شوند دوست شده و عاشق شیلا دختری از خانواده ای ثروتمند می شود.اما خوشبختی آنها دوام زیادی ندارد چون او مجبور می شود به جنگ ویتنام برود...

در شهر نیویورک امروزی، جان باپتیست گروهی از مردان و زنان جوان را فرا می خواند تا از تعالیم عیسی بیاموزند. آنها از طریق آواز و رقص، مصلوب شدن مسیح را دوباره زنده می کنند...

???? ???? ??????? ???????? ?? ????? ??? 1930 ???. ?? ???? ?????? ?? ???. ?? ?? ???? ???? ??? ????? ??????? ???? ???? ?? ????. ??? ????? ?? ???? ???? ??? ?? ???? ?? ???? ?? ???? ???? ?? ????? ?? ?? ????? ?? ??? ...…

یک پسر نابینا، ناشنوا و لال تبدیل به یک بازیکن پین بال چیره دست و به شخصیت یک فرقه تبدیل می شود.

اتوموبیل حامل «جانت» (ساراندون) و «براد» (باستویک) که تازه با یک دیگر نامزد شده اند، در جاده ای خراب می شود و آنان در هوایی توفانی برای کمک به خانه ی بزرگی مراجعه می کنند. خیلی زود روشن می شود که خانه در تصرف بیگانگان از سیاره ای دور به نام ترانسیلوانیاست…

ماجراهای زندگی «اویتا دوارته» (مادونا)، بازیگر فیلم های رده ی «ب» آرژانتینی که همسر رئیس جمهور – دیکتاتور کشور، «خوآن پرون» (پرایس) شد و میلیون ها آرژانتینی عاشقانه دوستش داشتند...

 لس آنجلس. در اتاق هتلي، «پينک» (گلداف) ستاره ي راک در حالت خمودگي و رخوت نشسته است. پس زمينه ي اين دل مردگي به زندگي گذشته اش برمي گردد: او پدري داشته که در جنگ جهاني دوم کشته شده و مادري که «پينک» را زير سلطه ي کامل خود بزرگ کرده است...

 «لورتا کاستوريني» (شر)، بيوه اي سي و هشت ساله است که با خانواده ي ايتاليايي- امريکايي خود در بروکلين زندگي مي کند. او با «جاني کامارري» (آيلو) نامزد کرده و در حين تدارک مقدمات ازدواج، خبر مي رسد که مادر «جاني» در سيسيل در بستر مرگ است و او به آن جا مي رود. «جاني» برادر کوچک تري به نام «راني» (کيج) دارد که از پنج سال پيش با او صحبت نکرده است و «لورتا» سعي مي کند آن دو را آشتي دهد...

 اسپارتا، ميسي سيپي. در شبي گرم، »سام وود« (اوتس)، پليس گشتي، جنازه ي کارخانه داري اهل شمال را مي يابد و سپس در ايستگاه قطار به مرد سياه پوستي مظنون مي شود و او را دستگير مي کند. خيلي زود معلوم مي شود که مرد، »ورجيل تيبز« (پواتيه) خود پليس جنايي و از اهالي فيلادلفيا است. اما »بيل گيلسپي« (استايگر) رئيس پليس جديد شهر مايل نيست که »تيبز« در اين ماجرا دخالت بکند.