سال 1828. پسر شانزده ساله اي که به نظر عقب مانده مي آيد، در حالي که يک کتاب دعا و يک نامه در دستش دارد، در وسط ميدان شهر پديدار مي شود.

The foreman of a small village glassworks dies without revealing the secret to the famous "Ruby Glass".

فرانتس وایزک یک سرباز بدبخت، ناامید، تنها و ناتوان در جامعه است که از هر طرف توسط نیروهایی که نمی تواند کنترلش کند مورد حمله قرار می گیرد...

این فیلم با بررسی فینی استروبینگر ، پیرزنی که از نوجوانی ناشنوا و نابینا بوده است ، و کار او به نمایندگی از دیگر افراد ناشنوا و نابینا ، نشان می دهد که چگونه ناشنوایان و نابینایان در درک و پذیرش دنیایی که از آن تقریباً تمام هستند مبارزه می کنند...

«فيتس کارالدو» (کينسکي) رؤياي آوردن اپرا و «انريکو کاروزو»، خواننده ي نامدار را به قلب جنگل هاي آمريکايي جنوبي در سر مي پروراند...

 «هومبره» (دورینگ) در اداره ی پلیس درباره ی اتفاقات ناخوشایندی که در دارالتأدیب شان افتاده، بازجویی می شود. او کسی را متهم نمی کند، ولی ماجرا را تعریف می کند… در غیاب مدیر دارالتأدیب ساکنان آن جا شورش می کنند….

جاناتان و لوسی در ویسمار زندگی می کنند و کنت خانه ای در آن محل می خواهد. وارنا لنگرگاهی در دریای سیاه، نزدیک خانه ی دراکولا می باشد...

قرن شانزدهم میلادی. مردی روانی و بی رحم بنام «آکوئیر» گروهی از اسپانیایی ها را برای پیدا کردن شهر الدرادو رهبری می کند تا به طلا و ثروت دست یابد...

Footage shot in and around the Sahara Desert, accompanied only by a spoken creation myth and the songs of Leonard Cohen.

این فیلم فاجعه میدان های نفتی کویت را در شعله های آتش، با روایت اندک و به ندرت مصاحبه شده بررسی می کند...