یک سرباز سابق امریکایی که در ویتنام جنگیده، وقتی در مترو مورد حمله موجوداتی شاخ‌دار قرار می گیرد و پسر مرده‌اش را می بیند، به این نتیجه می رسد که زندگی گذشته‌اش در جنگ آنطور که اعتقاد دارد، نیست.

 «جک والش» (رابرت دنیرو)‌ استخدام شده تا یک حسابدار مافیا بنام «جاناتان ماردوکاس» (چارلز گرودین) را دستگیر کند. پلیس فدرال در گرفتن رد جاناتان درمانده‌ است، اما جک براحتی او را می یابد و اکنون باید او را از نیو یورک به لس آنجلس ببرد تا ۱۰۰ هزار دلار دستمزدش را بگیرد. از طرفی پلیس فدرال و مافیا نیز به دنبال این حسابدار هستند و همین مساله کار جک را کمی مشکل می کند…

 میسی سیپی، سال ۱۹۶۴٫ سه کارمند دولت – دو سفیدپوست و یک سیاه پوست – که برای ثبت نام رأی دهندگان سیاه پوست به جساپ کانتی می روند، شبانه در جاده ای روستایی به قتل می رسند. دو مأمور FBI، «آلن وارد» (دافو) و «روپرت آندرسن» (هاکمن) – که اهل میسی سیپی است – به جساپ می آیند تا سرنخی از این ماجرا بیایند...

آمريکاي جنوبي، دهه ي 1750. يک کشيش ژزوييت به نام «گابريل» (آيرونز) وارد جنگلي بالاي آبشارهاي ايگو آتسو مي شود و به سرخ پوستان گوآراني بر مي خورد که قبل تر يکي از همکاران او را کشته اند. با اين حال قرارگاه هيأت مبلغان مذهبي سان کارلوس را راه مي اندازد...

 «کریستوفر» بعد از چندین سال در کما، حاصل از یک تصادف بیدار می شود. او حالا یک قدرت ماورایی به دست آورده است.چیزی که در ابتدا به نظر می رسد یک نعمت باشد در نهایت به یک نفرین تبدیل می شود...

یک زن مرموز یکی از بیماران روانپزشک را می کشد و سپس به دنبال دختری که شاهد قتل بود می رود.

  یک مامور ویژه FBI یک قاتل زنجیره ای را که به نظر می اید قربانیان خود را به صورت تصادفی انتخاب میکند، ردیابی میکند ……..

«ماکس کيدي» (دنيرو) چهارده سال پيش به خاطر آزار و اذيت دختري شانزده ساله به زندان افتاده است. او پس از آزادي، براي انتقام سراغ «سام بودن» (نولتي)، وکيل دادگستري، مي رود...

 این فیلم دربارهٔ نزاع چند گروه روس، ایرلندی و امریکایی بر سر کیفی است که حاوی مدارک مهمی است. در این میان سام که وانمود می‌کند از سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) خارج شده با همکاری با گروهی که می‌خواهد این کیف را از گروه روسی برباید درصدد دستیابی به این کیف است ...

داستان فیلم درباره "الیوت نس" مامور فدرالی است که تیمی برای دستگیری رئیس مافیای شیکاگو "آل کاپون" در سال 1920 دور هم جمع کرد....