در قرن 19 دوران Regency، آقای ادموند بلک ادر به عنوان پیشخدمت به پرنس جورج که شخصی جلف و بیشعور است خدمت میکند...

در دادگاه سلطنتی الیزابت اول، فرمانده ادموند بلک ادر قصد دارد تا مرحمت او را برای سرنوشت خود جلب کند...

 قرون وسطی. شاهزاده «ادموند» ملقب به افعی سیاه، در تلاش است تا به هر نحوی که شده تاج و تخت را از پدر و برادر بزرگش بگیرد...

بلک ادر و بالدریک میزبان یک مهمانی هستند ، اما فرصت پیش آماده تا به مهان ها ماشینِ زمان خود را نشان بدهد و ...

داستان در مورد صاحب هتلی هست که کاملا بی منطق می باشد و در کار خود خشن هست و…

پس از اینکه یک روح خوش‌قلب، رؤیاهای اجداد بی‌وجدان خود را به ایبنیزر بلکادر خیرخواه نشان می‌دهد، او تصمیم می‌گیرد راه‌های سخاوتمندانه خود را اصلاح کند...

Sir Edmund Blackadder must protect, and later rescue, King Charles I from the Roundheads.

سریال Monty Pythons Flying Circus ، سریالی کمدی و موزیکال می باشد که از سال ۱۹۶۹ شروع به ساختن شد و از شبکه BBC نیز پخش می شد و نهایتا در سال ۱۹۷۴ به پایان رسید و مجموعه ای کمدی را طی ۵ سال تقدیم مردم جهان کرد.این سریال جزء برترین سریال های کمدی جهان می باشد. داستان سریال درباره ی یکی از تاثیر گذارترین برنامه های کمدی است که تا به حال پخش شده است, پنچ انگلیسی به همراهی یک مهاجر آمریکایی در بهار سال ۱۹۶۹ میخواهند قوانین را بشکنند و …

یک کمدی کلاسیک در مورد دو برادر به نام‌های دل بوی و رادنی تراتر که با فروختن اجناس دست دوم، زندگی خود را می‌گذارند و فکر می‌کنن تا سال آینده میلیونر می‌شوند...

داستان سریال از این قرار است که سه تا کشیشن که تو یه جزیره ساکت تو کلیسا زندگی میکنن.پدر Ted و پدر Dougal Maguire و پدر Jack Hackett . یه خدمتکار هم دارن Mrs. Doyle که مدام در حاله چایی درست کردنه . پدر تد به خاطره اینکه تعطیلات با کلی پول که برای بچه های مریض جمع آوری شده بوده رفته لاس وگاس ، واسه تنبیه به این جزیره فرستاده شده …

 داستان سریال درباره برنارد هست که یک مغازه ی کتاب فروشی دارد .. ولی اصلا علاقه ای به فروش کتابهاش ندارد .. مانی که یه ادم عصبی و استرسی هست به مغازه ی برنارد میاد و کتاب آرامش و خونسری رو از اون میخره و بر حسب اتفاق کتاب توی لیوان چاییش میوفته و اونو قورت میده .. وقتی پزشکها میخوان اونو جراحی کنن متوجه میشن که کتاب جذب بدن اون شده و دیگه قابل جدا کردن نیست .. و همین باعث میشه که مانی به یک شخصیت آروم و ریلکس تبدیل بشه ...