A brother and sister, sitting in a coffee bar, bicker mildly about whose idea it was to come to Memphis and which kind of cigarette is fresher. Danny, their waiter, comes by offering refills; after determining they are twins, he g...

In a vignette called "Strange to meet you," Roberto sits at a small table in a coffee bar. Five cups of coffee and two ashtrays are in front of him; he drinks and smokes. Steven joins him. They start a conversation about cigarette...

يازده اپيزود که در کافه ها و رستوران ها مي گذرد و در تمام آن ها وجود قهوه و سیگار مشترک است...

Original short that would later become the full feature-length film Stranger than Paradise. This segment would be renamed "The New World" in the film.

«ويلي» (لوري) همراه دوستش، «ادي» (ادسن)، در نيويورک زندگي بي هدفي را مي گذارند و به همين دليل از ورود مسافر ناخوانده، «اوا» (بالينت)، دختر عموي مجارستاني خود به خانه اش راضي نيست. پس از ده روز «اوا» نزد عمه اش، «لوتي» (استارک) در کيلولند مي رود. «ويلي» و «ادي» سراغ «اوا» مي روند…

داستان سه مدر در زندان لویزیانا است که هم سلولی هستند و بخاطر جرمی که مرتکب نشده اند در آنجا بسر می برند و تصمیم به فرار دارند...

پنج برخورد همزمان ـ اما با اختلاف ساعت طبيعي ميان کشورهاي مختلف ـ در پنج شهر دنيا ميان راننده هاي تاکسي و مسافران شان رخ مي دهد.

هتلی در ممفیس ایالت تِنِسی، زمینه را برای سه داستان مجزا فراهم می‌کند...

مرد سیاه پوستی برای انجام ماموریتی وارد اسپانیا می شود و افراد مختلفی را ملاقات می کند و در هر ملاقات یک کبریت بین آنها رد و بدل می شود تا در نهایت ماموریتش را به انجام می رساند و …

«گوست داگ» (ويتاکر)، وقتي يک خانواده ي خلافکار مافيايي که گه گاه او را اجير مي کرده، رازش را لو مي دهد، به سختي و طبق شيوه ي سامورايي ها واکنش نشان مي دهد.

مرد جوانی در شهر نیویورک سرگردان است و در جستجوی معنایی در زندگی است و با شخصیت های عجیب و غریب زیادی روبرو می شود...

«ویلیام بلیک» (دپ) در دفاع از خود مردی را می کشد و با سرخ پوستی به نام «نوبادی» (فارمر) آشنا می شود که او را به جای «ویلیام بلیک» شاعر انگلیسی می گیرد. «بلیک» فکر می کند سرخ پوست می تواند در سفر طولانی اش به دنیای ارواح، راهنمای او باشد...