گروهي نوجوان که کابوس هايي مشابه درباره ي شخصيتي واحد به نام «فردي کروگر» (انگلاند) مي بينند، در يک بيمارستان رواني تحت مداوا قرار مي گيرند. اغلب مسئولان بيمارستان اظهارات نوجوانان را در مورد واقعي بودن «فردي» نمي پذيرند و اين امر به افزايش شمار قربانيان او مي انجامد.…

پسری نوجوان در خوابهایش توسط “فردی مرکوری” تعقیب می‌شود تا او را متقاعد کند در دنیای واقعی به قتلهایش ادامه دهد…

 "فردی کروگر" بار دیگر بازگشته تا قربانی بعدی خود را شکار کند.اینبار قربانی او آخرین نوجوان محله و دختر خود است...

 در خیابان الم، «نانسی تامپسن» و گروهی از دوستانش، در خواب هایشان توسط قاتلی با پنجه های تیز و بلند، بنام «فردی کرگر» مورد اذیت قرار میگیرند. نانسی باید سریعا چاره ای بیاندیشد، زیرا «فردی» قربانی هایش را به سرعت، یکی پس از دیگری به کام مرگ می فرستد...

اهريمن رؤياها، «فردي کروگر» (انگلاند)، در تکاپوست تا يک بار ديگر نوجوان هاي الم استريت را به وحشت بيندازد. «جيسن» (کرزينگر)، قاتل زنجيره اي غول پيکر را با آن نقاب ها کي روي يخ اش، به بازي مي گيرد تا به کمک تصورات مادرش (شا) به الم استريت برود و با کشتن بچه ها، اين شک را در دل مردم شهر بيندازد که «فردي» برگشته است.

تامی جارویس می رود به قبرستان برای خلاص شدن از بدن جیسون Voorhees ‘، اما او به طور تصادفی او را به زندگی به ارمغان می آورد.جیسون می خواهد انتقام و تامی باید او را یک بار و برای همه شکست …

این فیلم که بازسازی فیلمی با همین نام ساخته شده در سال ۱۹۸۴ است داستان روحی بنام فردی کروگر (جکی ارل هالی) است که چهار انگشت او دارای تیغ های برنده ای هستند...

چند نفر که در یک کمپ جنگلی اقامت دارند توسط یک غریبه مورد حمله قرار می گیرند و به طرز وحشتناکی به قتل می رسند...