فیلم تصویری از رومانی پیش از سقوط “چائوشسکو” است که از نگاه “نلا” روایت می شود.او دختر کلنل سابق پلیس سیاسی رومانی است.پس از مرگ پدرش او بخارست را ترک کرده و به شهر کوچکی وارد شده و با “میتیچا” آشنا می شود و…

داستان فیلم به اوایل قرن نوزدهم باز می گردد و در مورد پلیسی محلی است که باید یک کولی برده را به اربابش بازگرداند...

A sequel to Morometii (1987), the tale follows the life of the Moromete family after WWII, with Romania being overpowered by Communism.

An unsolved case. An unknown criminal. An obsessed cop. His investigation plunges him into a world of darkness and violence, pulling everyone around him into a web of destructive passion and revenge.

یک روز عصر، یک لیوان شراب، 7 دوست وارد یک بازی خطرناک می‌شوند: تلفن‌هایشان را روی میز می‌گذارند و تصمیم می‌گیرند هر چیزی که آن شب دریافت می‌کنند، تماس‌ها، پیام‌ها، wapp، ایمیل‌ها، با بلندگو پاسخ داده شود یا با صدای بلند خوانده شود...

In mid-'80s Romania, a gifted mathematician is under investigation for plans to publish a new theorem by smuggling it overseas.

Cristian, a young idealistic prosecutor whose career is on the rise, tries to crack a case against a senior colleague accused of corruption. The dilemma of choosing between his career and the truth weighs heavily on his shoulders....

A young composer and double bass virtuoso, who returns to Romania after studying in Vienna, is arrested by the political police soon after getting engaged and taken to the Pitesti prison, where a brainwashing and torture-based exp...

یک راهبه‌ ی جوان برای شرکت در یک موضوع فوری از صومعه خود بیرون می‌رود، اما هرگز به آن جا باز نمی‌گردد و تحقیقات یک کارآگاه پلیس در مورد سرنوشت او، سرنخ‌ها و افشاگری‌هایی را کشف می‌کند که نه تنها به حقیقت، بلکه به معجزه نیز منجر می‌شود...

کاسمین با 3 دوستش یک بازی تنیس بازی می کند. او به ساعت نگاه می کند و شروع به وحشت می کند: او دیر به اداره ثبت احوال می رود، به عروسی- عروسی اش، با همسر سابقش که بدون اینکه دوستانش بدانند از او جدا شده بود...

"رومئو آلدیا" پس از وقوع یک حادثه پیش از امتحان ورودی دانشگاه برای دخترش که باعث خدشه دار شدن آینده‌ی او شد، مدام به فکر راه حلی است تا اوضاع را روبراه کند، اما هیچ‌کدام از راه رهایی که به ذهنش میرسد با اصولی که به دخترش یاد داده، همخوانی ندارد...