مردی که از باغ میوه پدرش امرار معاش می کند، سعی می کند از تیر برقی که قرار است در وسط زمینش کاشته شود خلاص شود...

After a worker is severely injured in their family business, Kadir is forced into making a moral decision, which will have an impact on his dreams, his family and the life of the injured worker's wife.

در یک مدرسه شبانه روزی منزوی در آناتولی، یک دانش آموز کرد به طور ناگهانی بیمار می شود. در حالی که وضعیت او رو به وخامت است، و بزرگ‌سالان مسئول احساس همدردی نمی‌کنند، تنها کسی که عاجزانه تلاش می‌کند به او کمک کند بهترین دوست اوست...

یک زن باردار که در بیابان نزدیک مرز دومینیکن تنها مانده است، سعی می کند از قتل عام هائیتی ها در سال 1937 فرار کند...

In a town in Turkey, a young couple looks for some privacy. They are rejected from the hotels because they do not have a marriage certificate. When they think they have found a way, the situation gets out of hand.

اعتماد به نفس بلما وقتی آسیب می بیند که دکتری که برای مشکل جوش پوستش به او مراجعه کرده بود به او می گوید باید بوتاکس بزند. او تبدیل به زنی می شود که با پوست خود احساس ناراحتی می کند و بوتاکس می گیرد اما همه چیز آنطور که او انتظار داشت پیش نمی رود...

Desperate to help her son, Rabiye Kurnaz, a housewife and loving mother from Bremen, goes to the police, notifies authorities and almost despairs at their impotence and in the end, against all the odds, something truly remarkable ...