داستان دوره ایه که قدرت در دست شیاطینه و تذهیب کننده ها و فانی ها موجوداتی منفور هستند یه روز تصمیم گرفته میشه شخصی رو به گذشته بفرستن و از بیدار شدن ارباب شیطانی جلوگیری کنن این فرد لی سو سو بود که بدن فانی یی شی وو میگیره یی شی وو دختر یه ژنراله که میخواسته با شاهزاده گروگان گرفته شده که همون ارباب شیطانی زمان ایندس ازدواج کنه لی سو سو مصممه که ارباب شیطانی رو بکشه اما متوجه میشه شخصیت تان تای جین قبل از تبدیل شدن به ارباب شیطانی با زمان اینده متفاوته

At Snowfall Villa, Xiao Se, a miserly innkeeper who wears an expensive fur coat but can't afford to maintain the inn, meets Lei Wujie, a disciple of the Lei Clan who has just entered the martial arts world. The two decide to roam ...

پری که قبیله اش در حال جنگ با ماه شیطان بود، چینگ کانگ با او ملاقات می کند و طلسم متقابل و نفرین متقابل زندگی آنها را گره می زند.

به گفته افسانه‌ها، خدای جنگ هزار سال پیش در نبردی مرگبار علیه شیطان، آسمان‌ها را نجات داد. هر دو از آسمان‌ها سقوط کردند و از دنیا ناپدید شدند. چو شوان جی و یو سی فنگ در یک مسابقه جادو و هنرهای رزمی برای شاگردان جوان با هم آشنا می‌شوند و یک رابطه آغاز می‌کنند.

A cynical woman who lives alone runs into a powerful general who falls in love with her at first sight. She has trust issues; he has secrets that even he doesn't know about. Together, they start to investigate those secrets.

جین می که مادرش در حین زایمان او از دنیا رفته است، توسط یک جادو از داشتن احساسات محروم شده است. شاهزاده ای به نام شو فنگ عاشق او می شود. اما جین می که میفهمد پدرش توسط شو فنگ به قتل رسیده است او را می کشد و …

When commoners encounter difficulties, they will prey for Gods, but what if Gods meet obstacles? It tells the deep love and hardship between one of the four true Gods Bai Jue and Shang Gu.

Told about a pair of twin sisters with disparate personalities in the royal family of human clans, because a mistake brings about the wrong marriage, not only making countless jokes, but bringing out more of two romantic love.

یان دان تنها بازمانده ی قبیله ی باستانی عقرب چهار برگ هست. اون و خواهرش در طی صد سال تونستن در جشن مادر ملکه به شکل انسانی دربیان تا با بزرگ ترین محاکمه روبرو بشن ( محاکمه ی عشق ). یان دان عاشق ارباب یینگ یوان شد ولی باید هشتصد سال رو صرف فراموش کردنش میکرد. همون موقع یو مو وارد زندگیش شد و ازش حمایت کرد. یو مو هر روز یان دان رو برای انجام کارای خوب به بیرون میبرد. یه روز وقتی مشغول مجازات شیاطین بودن با تناسخ یینگ یوان، تانگ ژو روبرو میشه. تانگ ژو الان یه شکارچی شیطانه، اونا هم تو پیدا کردن چهار اثر باستانی بهش کمک میکنن...

حی فنگ شی خوش تیپ وباوقار است در حالی که بای فنگ شیی باشکوه و بی بند و بار است. آنها مانند سیاه و سفید متضاد و در مهارت و توانایی بی رقیب هستند.در گیرو دارجنگ و هرج و مرج دنیای هنرهای رزمی، گل های عشق در میان خون هایی که در ده سال گذشته قربانی شده، شروع به شکوفا شدن می‌کنند.

یک نویسنده فیلمنامه خود را در داستانی که خودش نوشته است، به عنوان یک شخصیت می‌بیند. اما او قرار نیست بیش از سه قسمت زنده بماند! چن شائوچین یک نویسنده است که برای ساختن یک درام زنانه بزرگ، خون، عرق و اشک ریخته است. اما آنچه که می‌توانست به راحتی فیلمبرداری شود، به خاطر ایرادات بازیگر هان مینگ‌شینگ به فیلمنامه، به هم ریخت. چن شائوچین که حس مظلومیت دارد، سعی می‌کند که خودش را ثابت کند، اما به طور تصادفی در یک دنیای موازی گیر می‌افتد که در آن داستانش واقع شده است. حالا با نام شاهزاده خانم سوم چن چین‌چین شناخته می‌شود، که یک شخصیت جزئی و بدنام است که قرار نیست در داستان زنده بماند. برای زنده ماندن، او راهی را برای وارونه کردن سرنوشتش پیدا می‌کند.