Eddie, a struggling animal trainer and single dad suddenly finds himself the personal wrangler for a large and lovable St. Bernard whose fabulous movie "audition" catapults the dog to ...

سارا نیوتن و بتهوون تابستان را با فردی در کوئیک سیلور، شهری عجیب و غریب می گذرانند...

Beethoven, the St. Bernard dog, becomes a father, but his girlfriend Missy is dognapped, and his puppies are in danger of the same fate.

«دکتر وارنيک» (جونز)، مدير مرکز نگهداري حيوانات خانگي، «هاروي» (پلات) و «ورنن» (توتچي) را به يک فروشگاه حيوانات مي فرستد تا براي آزمايش هايش، توله سگ، بدزدند. در بين توله هاي دزدي، سگي از نژاد «سن برنار» از وانت در حال حرکت فرار مي کند و خود را به «خانواده ي نيوتن ها» مي رساند و پدر خانواده، «جرج» (گرودين)، به خاطر اصرار بچه ها و همسرش، او را نگاه مي دارد. آن ها اسم سگ را «بتهوون» مي گذارند.

یک زن بدذات چند توله سگ را برای استفاده از پوستشان می دزدد. طولی نمی کشد که عده ای از حیوانات برای انتقام گرفتن از این زن با هم همکاری می کنند و...

This time, the adults have shrunk themselves, and the kids need to fix it.

«دنيس»، بچه ي شيطان شش ساله، زندگي را براي يکي از همسايه ها، يعني «آقاي ويلسن» بدعنق (ماتو) سخت مي کند...

دو سال از شروع زندگی استوارت در بین خانواده “لیتل” ها گذشته است. استوارت اکنون به مدرسه می رود و یک خواهر کوچکتر به اسم مارتا نیز دارد و با گربه خانه یعنی “اسنوبال” نیز روابط خوبی دارد…

دکتر "جان دولیتل" دنیا را در دستان خود دارد.همسر زیبا و دختران قابل تحسین از یک طرف و شغلی که بهتر از این نمی تواند باشد.یک شب که او نزدیک بود با اتومبیلش سگی را زیر بگیرد سگ فریاد می زند "احمق" و ناپدید می شود.از آن به بعد قابلیت دوران کودکی او یعنی صحبت با حیوانات باز می گردد…

 آلوین و سیمیون و تئودور که به درخواست نامزد آلوین قرار است که به سفری به نیویورک برای تفریح و گردش داشته باشند خود را برای سفر آماده می کنند ولی تئودور در جریان بازی کردن و خوش گذرانی هایش گم می شود و …