زوجی برای مدتی به یک جزیره میروند تا در آنجا ساکن شوند اما در آنجا با کسی آشنا میشوند که آنها را وارد بازی های خود میکند…

امیلی که با بدهی‌های زیادی مواجه شده، درگیر انجام کلاهبرداری با کارت اعتباری می‌شود که او را به دنیای جنایی زیرین لس آنجلس می‌کشاند...

کنت، مرد جوانی است که موفق شده ماشین زمان اختراع کند و امیدوار است به کمک آن بتواند به گذشته سفر کند. او برای سفر خود به همسفر نیاز دارد به همین جهت در روزنامه آگهی می دهد و پس از مدتی همسفرانش را پیدا می کند اما آیا کنت واقعا می تواند در سفر زمان کند؟

براندی کلارک دختر نوجوانی است که به دلیل نداشتن تجربه های بزرگسالانه پیش از رفتن به کالج تحت فشار روحی زیادی قرار دارد. از این رو تصمیم میگیرد لیستی شامل کارهایی که باید قبل از به کالج رفتن آنها انجام دهد را تنظیم کند اما...

زنی که از خاطرات تلخ گذشته رنج می برد و دچار پارانویا است، پس از گریختن از مکانی که به مدت ۲ سال در آنجا مورد سوء استفاده قرار گرفته، سعی دارد با خانواده اش دوباره ارتباط برقرار کند و از آن ها کمک بگیرد…

سه راهبه در قرون وسطی زیره نظر پدر "توماسو" زندگی ساده و بدون ریا را در پیش گرفته اند ، اما با ورود یک باغبان جدید و خوش تیپ (دیو فرانکو) زندگی آن ها دچار مشکل میشود چرا که آنها می بایست با وسوسه های شیطان و نفس خود دسته پنجه نرم کنند...

 داستانِ فیلم ماجرای پسر جوانی با بازیِ Dane DeHaan که دوست دوست دخترش Aubrey Plaza از دنیای مُردگان باز میگردد و این درحالیست که اشتهای زیادی برای خوردن گوشت آدمی زاد دارد و به روایتی چیزی شبیه به زامبی شده...

 در سال 1860 میلادی در پاریس، یک دختر بسیار زیبا از طبقات پایین جامعه مجبور شده تا با پسر عموی بیمارش ازدواج کند، ازدواجی که هیچ علاقه‌ای در آن نیست، اینجاست که او با سلطه گری خود...

نویسنده ای بازنشسته با اکراه آخرین کتاب را برای کمک به ناشری جوان آغاز می کند...

 "داکوتا فانینگ" و "اولسن"، دو دوست صمیمی و قدیمی، تصمیم می گیرند پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، از تعطیلات تابستانی خود لذّت ببرند و با وداع با دوران نوجوانی، وارد دوران بلوغ شوند. امّا مشکلی وجود دارد، آن ها همزمان به یک نفر دل می بندند...

موضوع درباره مرد جوانی است که با حقه و کلک مجبور شده تا پدربزرگش را با نقش‌ آفرینی دنیرو که یک ژنرال سابق ارتش است برای تعطیلات تابستانی به فلوریدا برساند. پدربزرگش فکر می‌کند که نوه‌اش می‌خواهد ازدواجی بکند که برای آن درست تصمیم نگرفته است.

یک زن برنده یک سفر با تمام هزینه به "موسسه" زرق و برق دار یک شرکت در خارج از فلورانس، و همچنین شانس ملاقات با صاحب ثروتمند و کاریزماتیک رستوران های زنجیره ای را دارد. او ماجرایی متفاوتر از آنچه تصور می کرد پیدا می کند...